کوهستان
کوهنوردی گروه شهدای اَنسر محلٌه لنگرود

بهار را صدا بزن!

بهار در همین نزدیکی است!

حیاط خونه مون!

خدایا حال ما را در جهت عقربه های طبیعت به بهترین حالات تغییر بده!
 
کوهنوردی عشق است،باور است.عشق به طبیعت،سر تعظیم فرود آوردن در مقابل عظمت

 

و استواری کوه و خالق آن.در کوهنوردی رقابت معنی ندارد.هرچه هست رفاقت است،همراهی است.

به داد هم رسیدن است و...

 
 

 

در کوهنوردی از مشوّقها خبری نیست،کف زدن و سوت زدن معنی ندارد و سراسر نیرو و کشش درونی

 

است که انسان را به سمت آن می کشاند.در کوهنوردی رتبه و مقام و سکو معنا ندارد بلکه عروج است به سمت قله های بهترین ها.چشیدن لذت صعود فقط و فقط در قله و در اوج معنای واقعی دارد.وقتی از بلندی به پایین نگاه می کنیم همه چیز را کوچک می بینیم.چیزهایی که در پایین ما را به بند می کشند در بالا توسط ما به بند کشیده می شوند.چیزهایی مثل غرور،تکبر،خود بزرگ بینی،عدم رعایت حقوق دیگران و ...همه در کوهستان و در بالا معنای خود را از دست می دهند .


 

گوئی زندگی در بالای کوه معنای واقعی خود را می یابد.زندگی در پایین آن گونه که می خواهیم نیست اما در بالا زندگی به آن گونه که باید باشد هست و این حقیقت زندگی ماست.در کوهنوردی حرکت جسم و روح توامان صورت می گیرد ودر قله هردو با هم حضور می یابند.ما با این حقیقت زندگی می کنیم.

 

در کوهنوردی از لابی گری و مسائل پشت پرده و زد و بند ها برای رسیدن به هدف خبری نیست.هرچه هست عشق است ،باور است و در یک کلام زندگی است از نوع حقیقی.

 

 

در کوهنوردی هزینه زمین ورزش و تاسیسات مربوطه مطرح نیست.زمین ورزش آن کوهها و تاسیسات سرمایش و گرمایش آن کاملاًطبیعی هستند و مسئول تاسیسات نیز خداوند تبارک و تعالی می باشد که به بهترین وجه آن را مدیریت می نماید.

با این اوصاف معنای واقعی عشق را می توان در کوهستان و در کوهنوردان جستجو کرد.پس کوهستان عشق است و کوهنورد عاشق واقعی.

                                                                                      یادداشتهای شخصی عیسی گلپور

سه شنبه 13 اسفند 1392برچسب:عشق,به,طبیعت, :: 22:45 ::  نويسنده : عیسی گلپور

یادداشتهای یک کوهنورد:

کوهنوردی عشق به طبیعت است و عشق به طبیعت ، ورزش ما نیست ؛ باور ماست

خدایا چگونه زیستن را تو به من بیاموز،
 چگونه مردن را خود انتخاب خواهم کرد. . .

   برای داشته هایمان چقدر شکرگذارخدا بوده ایم؟برای آن چیزهایی که آرزوی آنها را داریم و نداریم چقدر تابه حال حسرت خورده ایم؟ چقدر تا به حال به ارزش سلامتی جسم، خانواده خوب ،  غدا،پوشاک و…   فکر کرده ایم؟ آیا این چیزها برای همگان وجود دارد؟ آیا برای همیشه ازاین امور  بهره مند خواهیم بود؟ آیا هیچ وقت به نگاه  پرحسرت یک معلول جسمی که به شما  هنگامی که کوله پشتی به پشت وعازم به یک برنامه از روبرویش عبور کرده اید ، توجه کرده اید؟ چه حال وروزی داشتید اگرجای وی می بودید؟ آیا واقعا شکر نعمت را به جا می آوریم؟ وه که چه قدر انسانهای فراموشکاری می باشیم ،آنچنان در روزمرگی زندگی غرق شده ایم که انگار تاابد دراین دنیا باقی خواهیم ماند ، هیچ به این فکر نمی کنیم که این امانتها روزی از ما گرفته خواهد شد.

روزی که پیمانه ما پرشود با چه سرمایه أی ازاین دنیا خواهیم رفت ؟ چقدر به مرگ فکر میکنیم ؟ اصلا فکر می کنیم ؟ مردن هیچ وقت قشنگ نیست مخصوصا موقعی که کل راه نرفته وکار انجام نداده باقی مانده باشد،اما یاد مرگ نه از روی افسردگی بلکه شاید ترمزی برای خودخواهی ها ، دنیا طلبی، اعمال زشت و غفلتها ی ما باشد. 

از سعادت، محبت خیزد و از محبت ، رویت.
خدایا مارا به حال خودمان وامگذار. 

 

 

ما فاتحان خام فتحهای بی فایده نیستیم ، حکایت ما ، حکایت بازجستن روزگار وصل است. دراین دیرگاه دورماندن از اصل خویش ؛دراین هجوم تکنولوژی دردسر ساز وجنگ طلب ، کوهنوردی عشق به طبیعت است . عشقی به پاکی چشمه سار ، به سبزی جنگل ، به نیلگونی دریا، به صلابت سنگ، به لطافت گل ، به فروتنی خاک ،‌ به سپیدی برف ، به توفندگی طوفان ، به سبکی نسیم وبه سنگینی کوه. 

کوهنوردی عشق به طبیعت است و عشق به طبیعت ، ورزش ما نیست ؛ باور ماست ، زندگی ماست . به راستی که کوهنوردی فقط ورزش نیست، کوهنوردی یک روش زندگی است . روشی که در آن یک سیب بین همه اعضاء گروه تقسیم می شود . روشی که در آن قوی ترین عضو گروه به پای ضعیف ترین راه می رود .راهی که رقابت ندارد که به رهروانش حقوق نمی دهند و ایشان را نیازی به سوت وکف مشوقان درقله نیست .ناجی بی منت یکدیگرند .  گروه می سازنند تا دل جوانان به  سنگ بند کنند  تا به ننگ بند نشود.

مزدشان معراج روح است و تشویقشان نوازش باد.

قانونشان عشق است و قانون گذارشان معشوق.

عشق به طبیعت ، عشق به زندگی است و زندگی تجلی عشق است و مرگ … آنجاست که عشق نیست./

 

 نویسنده:محمّد والی نژاد

سه شنبه 13 اسفند 1392برچسب:موسیقی موزون،طبیعت, :: 13:34 ::  نويسنده : عیسی گلپور

در داستان های دینی آمده است هنگامی که خداوند کالبد انسان را از گل آفرید، روح را فرمان داد که به قالب جسم رود، اما روح آزاد و رها از اینکه در قید و بند جسد درآید و عمری را تا زمان مرگ در این همراهی دشوار و ناچار سر کند درتردید بود، تا اینکه خداوند به فرشته ای فرمان داد به درون جسد رود و نوای خوشی با نی لبک بنوازد. آنچنان این نغمه زیبا بود که روح سرگشته، مفتون و شیفته، سر از پا نشناخته به جسم درآمد و کالبد بی جان را جان بخشید.

عبور از رودخانه و جريان‌هاي آب

تمامی دنیا از خردترین ذرات بنیادی تا جانداران تک سلولی، واز کلانترین تپ اخترها تا کوتوله های سفید و کهکشان ها با ریتم و ملودی ویژه ی خودشان رشد و تکامل و تلاشی می یابند.

موسیقی و حرکات موزون آنچنان در تار و پود طبیعت تنیده است که هرآنچه بشر در خلق ساز و آواز فراهم آورده نه فراتر یا فروتر که همگن با این همنوازی بی همتای هستی بر جان ها می نشیند.

عکس کوه دماوند

دکتر دیپاک چوپرا می گوید«چگونه یک پزشک خواهد توانست بیماری سرطانی را درمان کند بی آنکه بداند او از چه رنگ گل ُرز یا چه گونه ای از مو سیقی لذت می برد»

در اینکه موسیقی با برانگیختن یا فرونشاندن احساس و اندیشه در شنونده اش، بر ذهن و جسمش اثرات ویژه ای می گذارد تردیدی نیست. این کنش و واکنش چه به اثرات آنی یک نوا وابسته باشد یا به بازخوانی خاطرات وابسته به آن نوای خاص در ذهن، بهرتقدیر در این یافته که موسیقی درمانی می تواند در درمان بسیاری از بیماری ها به کار آید، جای هیچگونه تردیدی نیست. این امر گستره ای از رقص و نوای جادودرمانگران یه قبیله ی آفریقایی تا موسیقی ملایم یک مطب دندانپزشکی در اروپا،که هر دو کارکردی آرام بخش برای ذهن و التیام بخش برای جسم دارند را شامل می شود.50 عکس برتر، کوهنوردی در سال 2012 به انتخاب National Geographic و Rock Ice

کوه ها،الهام بخش شاعران و عارفان
 

 

کوهستان منشاء کشف  و شهود عارفان و سالکان است  ، بی جهت نیست که بسیاری از پیامبران  در کوه  به نیایش و عبادت می پرداخته اند و در باور اسطوره ای بسیاری از ادیان کوه ها  مکان هایی پاکیزه و مقدس و الهام بخش به شمار می روند. در باورهای کهن ایرانی مهریامیترا از فرشته ی روشنایی و نگهبان عهد و پیمان همچنین آناهیتا فرشته ی نگهبان آب در کوه جایگاه دارند

حضور رسول اکرم حضرت محمد(ص) در کوه نور و غار حرا و متجلی شدن نور حق بر حضرت موسی(ع) در کوه طور که در قرآن کریم به آن اشاره شده است از دیگر موارد است

علاوه بر عارفان شاعران نیز از کوه الهام گرفته اند. موضوع بسیاری از اسطوره ها و داستان های دلکش با کوه ارتباط دارد برای نمونه می توان به داستان  زندگی زال پدر رستم معروف ترین پهلوان اسطوره ای ایران اشاره کرد که در کوهستان بزرگ شد و سیمرغ پرنده ای افسانه ای که یاور فرهیختگان است و آن هم مطابق داستان ایرانی در کوه می وزید، از زال مراقبت کرد و بعد ها چند بار به رستم یاری رساند

داستان پر کشش دیگر اسطوره ی آرش کمان گیر است که پرتاب تیر سرنوشت ساز او از فراز البرز کوه (یا دماوند) مرز کشور ایران با توران را تعیین کرد

فردوسی هوای فرح بخش و تماشای گل و گیاه کوهستان را چنین توصیف می کند:

کنون خورد باید می خوشگوار      که می بوی مشک آید از کوهسار

همچنین نظامی با رویاندن عشق تابناک بر دامان بیستون کوه را به محل عشق ورزی فرهاد دلپاک مبدل می کند و آنگاه فرهاد حسرت بر لب و ناکام روانه کوه می شود  نظامی می گوید:

گرفته کوه و دشت از بی قراری                وزو در کوه و دشت افتاده زاری

نیمایوشیج شاعر بزرگ معاصر هم در چندین شعر به توصیف کوه ها و کوه پیمایی می پردازد و از عشق خود به کوهستان و مردم کوه نشین سخن می گوید. او شعر معروف (افسانه) را از دره ای سرد و خلوت ) و با توصیف باد سرکوه (توبن) که زبان به سخن می گشاید آغاز می کند

شهریار شاعر شوریده کودکی خود را در کنار کوه زیبای «حیدر بابا» می گذراند ، چه بسا یادهای کودکی از دامنه های زیبای این کوه در سالیان بعد الهام بخش او برای سرودن منظومه ی بی مانند «حیدربابایه سلام» بود

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب

پيوندها


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کوهستان و آدرس e30gol.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 57
بازدید هفته : 236
بازدید ماه : 230
بازدید کل : 130341
تعداد مطالب : 200
تعداد نظرات : 19
تعداد آنلاین : 1